جنگ 33 روزه حزب الله ، کشتار مسلمانان فلسطینی ، بمب گذاری های عراق و کشتن شیعیان و مسلمین عراقی ، کشتار مسلما نان افغانی و... همگی خبرهایی اند که لحظه به لحظه از صدا و سیمای و نشریات دنبال میشوند؛ اما عده ایی انسان ، آن طرف مرزها ، نه در خاک کفار ، بلکه در کربلایی دیگر ، خون می گریند و صدایشان در گلویشان خفه می ماند.
در خبرها آمده بود شخصی مسلح 32 نفر از دانشجویان دانشگاهی در آمریکا را به رگبار بسته و خود در اخر خود کشی کرده است؛
همین کافی بود تا در کلیه بخشهای خبری تلویزیون پخش شود و تفاسیری از خشونت در آمریکا را به خود اختصاص دهد ، وزارت امور خارجه به خانواده کشته شدگان و مردم امریکا تسلیت گوید و احساس همدردی با بازمانگان نماید.
نه اینکه خللی یا اعتراضی بر این امر باشد که امری است صلح جویانه و بشر دوستانه، لکن صدها و هزارها شیعه کشته شده در یمن، که قلم شرم بر نوشتار جنایات دارد، مسلمان و یا شیعه ویا حداقل انسان نیستند ؟
وشاید آنها فراموش شدگان صداو سیما و خبرگذاری ها و مجلس شورای اسلامی و هیات دولت اند؟
جهان اسلام چشمانش را بسته و نمی خواهد ببیند ، با تکه ایی از اسلام چه میکنند؟
آیا اینان استحقاق اعتراضی مردمی در خیابانها بر علیه دولت یمن و سردمدارانشان را ندارند؟
آیا سوگ اینان از درد های دیگر کمتر است تا حوزه های علمیه درسهایشان را حتی برای ساعتی تعطیل نمایند؟
آیا اینبار رئس جمهور بجای نفی هالوکاست نباید به اثبات هالوکاست دیگری به دست مسلمانان بپردازد؟
آیا بر پایی شادی هسته ایی در برابر چشمان طفلان مادر از دست داده گریه ندارد؟
آیا ...
|