سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
جلای این دلها ذکر خدا و تلاوت قرآناست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

کل بازدیدها:----182519---
بازدید امروز: ----38-----
بازدید دیروز: ----24-----

درباره خودم
نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
بلال در دایرة المعارف اسلامی به موذن پیامبر معنی شده است ، او بزرگ مردی است که تاریخ نه زبان توصیفش را می داند ونه می تواند بگوید . بلال صدای اسلام بود در اتصال نیایش بنده بر مدار پرستش و تواضع ؛ او رعد آسمان دلها بود در اوقات صلاة . واینک 1400 سال و اندی از حیاة آن یاور دلیل کائنات می گذرد و صدای دخت نبی اکرم بر فضای مدینه می پیچد که فرمود :بلال بار دگر یاد رسوا خدا را تداعی کن . و من مفتخرم که هم نام اویم و اسمم بر مسمی سایه افکنده تا همچون او مبلغی بر مذهب خویش باشم . خانوادگی ام الفت و از دیار دارالمجاهدین همدانم ، شهرم را دوست دارم و در آبادی اش کوشا هستم. ایام تحصیل کلاسیک را به ترتیب در تهران ، اصفهان و همدان گذراندم و بعد از گرفتن دیپلم ریاضی فیزیک ، همزمان در دانشگاه اراک رشته کشاورزی و حوزه علمیه قم پذیرفته شدم و باتوکل بر حضرت دوست قدم در راه سربازی آخرین حجت خدا گذاشتم تا علوم دینی را بشناسم و دیگران را نیز در حد توان سیراب کنم ، انشاء الله و هم اکنون بعد از هفت سال حضور در قم المقدسه مشغول تحصیل در پایه هشتم هستم.
درباره وب نوشت
نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
چشمانم فغان می کشد و صدای حنجره ام به جایی نمیرسد ، دلم از بیعدالتی ها خون است و پایم خسته از مبارزه بی امان ، وقتی می توانم آسوده خاطر بمانم که با چرخش سرم جز آرامش انسانها چیزی نبینم ، فلسفه زندگانی ام را بر پایه لذت خواهی بنا داده ام که به لذت نخواهم رسید مگر با سعادت تک تک افراد بشر که آن نیز میسر نخواهد شد مگر به پیچش ذکر الله در برّ و بحر جهان که (الا به ذکر الله تطمئن القلوب ) مائده نقد و تشکر است از خودم و عملکرد جامعه و هر آنچه مفید در ره عشق نامندش ، مینویسم تا آه درونم را بر همگان بنمایانم و شور وجودیم را بر دنیا بتابانم و بر هدفم استوار تا آن نور سبز منتظَر چهره بر عالمیان بگشاید . مائدة من السماء را منبری مجازی در دهکده مجازی میدانم و میکوشم تا مبلغ احسنی باشم . و اگر از چگونگی نام نهادن مائدة من السماء بر وب نوشتم بپرسی، گویم که تفال بر کتاب الهی زدم و آیه ذیل به ارمغان وارد شد : ((اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء )) مائده /114
فهرست موضوعی
جامعه[7] . نقد فیلم[7] . درباره خودم[5] . شیعیان یمن[3] . اینترنت[3] . امنیت اجتماعی[2] .
بایگانی
نگاهی به گذشته
اوقات
ساعت 6:47 عصر 103/9/4
لینک دوستان

پیاده تا عرش
ولایت عشق
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تکنولوژی کامپیوتر
رنگارنگه
ایحسب الانسان ان یترک سدی
رند
حوریب
دست نوشت
سوتک
. : آدم و حوا : .
چفیه
همکلاس
خانم ناظم
فدایی سید علی
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
سوزنبان
حزب الله هم الغالبون
دم مسیحائی
منطقه 727
شهید سید محمد شریفی
علوم قرآنی Quranic Sciences
صفحه‏ی بیست و یکم
حقوق زن
حزب اللهی مدرنیته
طعم شیرین دو دقیقه
نقد مَلَس
نسیمی از بهشت ...
14 معصوم
شهدای غریب
..:: کافه دانشجو ::..
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مائده من السماء
و خدایی که در این نزدیکیست
« عـشقی »
طلبه ای طالب یار
شهیدستان

یا سید علی تا فتح قدس و مکه
تارنگاشت های یک زن::antifeminist
دل گویه های یک مجاهد
روزنامه دانشجویی
گنبد افلاک
مدیر پارسی بلاگ
دیدار یار
روایتی دیگر
نسل خمینی
آهستان
بزمانه
حدیث عشق
کامران نجف زاده
خاکریز
جهان آینده
مجاهدین
دنیای راه راه
هر کی به هر جا رسید با دلش رسید - چشم دل

درباره ی هیچ چیز و همه چیز
اکباتان نامه (خودم)
مسیحای من
علوم جهانی
زن نوشت

لوگوی وبلاگ
نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
جستجوی وبلاگ
 :جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن شعر 1 شنبه 86 شهریور 10  ساعت 3:27 صبح

 انسان یعنی پول و شهوت و خشم وخوراک  وپوشاک ؟

دست بر قلبم می گذارم

هنوز سفید است

 یعنی تا حیوانیت فقط یک رنگ سیاه؟

می اید مردی از دور

 می کشد بر سرم دستی

 هنوز انسانم

می خواند برگ دوم هستی

 خدایی هست

 در همه جای هستی

پیامی از جانب هستی

الا بذکر الله تطمئن القلوب

آرا م میمانم در گوشه ای دنج

زمزمه ایی می خوانم

قدمی تا هستی

وجبی تا نیستی


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن مسجد الخضرا شنبه 86 شهریور 10  ساعت 3:26 صبح

مسجد بر وزن مفعل اسم مکان است که به معنای جایگاه سجده و تواضع است و از این باب به عبادتگاه مسلمین مسجد گویند زیرا که پیشانی برترین عضو بدن در برابر باری تعالی بر خاک طاهر فرود می آید و خاضعانه بر خالق نامحدود زمزمه عبودیت و عاجزیت سر می دهد و فقط از او یاری می جوید و غیرهم را   عدم ، یعنی هیچ هیچ می انگارد ( ایاک نعبد و ایاک نستعین)

کتاب الهی در آیه 18 سوره جن میفرماید ( مساجد از آن خداست در کنار خدای ،دیگری نخوانید) پس مسجد بیت الله است که جز تقرب الی الله چیزی برای او نیست.

گر صاحب خانه می خواهی                جز زدن درب راهی نیست

قبل از هجرت پبامبر(ص) به مدینه ، مهمترین تکیه گاه تبلیغی ایشان مسجد الحرام بود؛ مکه آغشته به کفر و ضد محمد(ص) ، کعبه تسخیر شده به بتان ، زمین جولانگاه مشرکان، اما محمد (ص) قرآن می خواند ، بازرگانان و تاجران به بیان بلیغ و شیوایش رهنمون می شوند ، گوشهای در پنبه فرو رفته توان صبر از دست داده اند . عبد الله ابن مسعود و اباذر غفاری نیز به پیروی از مولایشان ، مسجد الاحرام را مرکب تبلیغ قرار می دهند و صورتهای خونین و کبود حاصل از توهین کفار را با عزمی راسخ تر پاسخ می گویند.

بعد از هجرت ، مسجد النبی مرکز ثقل امور فرهنگی پیامبر بود . مسجد النبی اینک ، محل برپایی نماز جماعت ، شنیدن صوت قرآن و پخش اذان با صدای بلال است ، پیامبر مشغول موعظه و آموزش فقه واحکام دینی است ، جلسات توحیدو معاد به سرپرستی عبد الله بن رواحه است و عبادة بن صامت مامور آموزش قرآن و نوشتن به اصحاب صفه است ؛ ستون توبه گواه تکیه  محمد (ص) بر خویش است که بعد از صلاة صبح تا طلوع خورشید مشغول پرسش و پاسخ وتوضیح وتفسیر آیات نازل شده است ، عدی بن حاتم با اولین ملاقاتش در مسجد پیامبر اشهد ان محمد رسول الله را زمزمه کرد  ، ستون اسطوانة الوفود جایگاه پسر عبد الله است تا با هیات های علمی به مذاکره پردازد و...

و بعد از 1400 سال از بنای اولین مسجد به دست آن همای رحمت ، مساجد سنگرهای پیروزی حق بر باطل شدند ، انقلاب به دست همین سنگرها شروع شد و رزمندگانمان در همین مساجد لباس خاکی بر تن نمودید و دیو سیاه درون را قبل از شیطان برون به خاک ذلت کشاندند .

و تو با کلیک enter وارد دنیای دیگر میشوی ، جهان در سیطره توست ، زشتی و زیبایی ، خوب و بد ،کفر والله ، شرک و واحدیت ، همه و همه در کنار تو اند ، سلاحها نه شمشیر اند و نه تیر کمان ، نه توپ است و نه تفنگ و نه مرکاوای اسرائیلی و نه بمب اتمی فرود آمده در هیروشیما ، تو گرفتار گوگل و یاهو و ام اس ان و ملیون ملیون صفحه html  ایی ، برادرو خواهرانت نه سرگرم به توپ و عروسکند بل نشسته در مقابل عکس و فیلم و بازی های سه بعدی اند ، حتی احساس نمی کنی اما میجوند و میخورند مغز و عقل و مذهبشان را.

دیگر وقت دفاع نیست باید حمله نمود

آهنگرانی میخواهیم تا بخواند :ای لشگر صاحب زمان آماده باش آماده باش

باکری و چمران و بروجردی و... می خواهیم تا دشمن سر آسوده نبرد

مطهری و بهشتی و ... می جوییم تا روشن کننده فانوس بی راهمان باشند

جنگ ما سخت تر از هر زمانی و پیروزیمان شیرینتر از هر پیروزی ، من و تو و ما می توانیم در این نبرد اسطوره های دیگری باشیم ، بسیجیان جنگ مجازی با سلاح وب نوشت و وب گاه و چت و پست الکتونیک و...

پس باید بسازیم عقبه ایی تا لباس رزم بپوشیم ،

 باید اتاق فکری داشت ،

 باید دانشگاهی داشت ،

 باید مشوقی داشت ،

 باید مسجدی ساخت.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن حسن خطر داره حسن شنبه 86 شهریور 10  ساعت 3:23 صبح

اولین تیزرهای تبلیغات فرهنگی صداوسیما با خداحافظی نفت سیاه از خانه هایمان همراه بود وقتی مایع سیاه جایش را به ماده بی بو و بی رنگ می داد آقای گازی شخصیت کارتونی بود که میهمان خانه های مان شد تا از آنچه نمی دانیم و خطر دارد بپرهیریم و فر هنگ صحیح استفاده نمودن را بکار بریم.

با ورود رایانه به صحنه زندگی فردی و اجتماعی و تغییر انیمیشن های دو بعدی به سه بعدی ، نیروی انتظامی سر آغاز استفاده رایانه در بهبود وضعیت راهنمایی و رانندگی بود ، سه بعدی  ، دوبلاژ خوب ، ماجرهای متنوع به همراه شخصیتهای چند گانه عامل موفقیت این نوع تیزرها شد .

مسابقه ارتقاء فرهنگی به دیگر سازمانها نیز رخ افکند تا شهرداری تهران ، شرکت برق ، سازمان بهینه سازی سوخت و بالاخره شرکت گاز نیز هر کس به نوبه خود با استفاده از طرح های بدیع در پیام رسانی فرهنگی گوی سبقت را از هم بگیرند ، در این میان شرکت گاز با طرحی نو توانست در اندک زمانی کوتاه مخاطبان زیادی را بدست آورد لکن بعد از مدتی به واسطه نام گذاری شخصیت کوک تیزر به نام (حسن) از ادامه نمایش بی بهره ماند.

تیزر در روستایی اتفاق می افتد که خانواده ایی از شهر برای فراغت و دید و بازدید اقوام خود به روستا میروند ، همراهشان پسر بچه ایی است خردسال ، کوتاه موی ،ساده به نام حسن که در حین بازی با دو قلوهای فامیلی اش پیشنهاد می کند برای تاب بازی دو سر طناب را به الگک گاز ببندد ، دو بچه دیگر که از او بزرگتر هستند با جملاتی چون (خطر داره حسن خطر داره) سعی در مانع تراشی از انجام کار حسن می کنند لکن به نتیجه ایی نمی رسند تا سر و کله آقای گازی پیدا می شود  و با توضیح خطر حاصل از انجام کار ماجرا را ختم می کند .

 

اعتراض به این تیزر به نام گذاری آن کودک به نام حسن است و آن را نوعی هتک حرمت به امام دوم (علیه السلام) شمرده اند و در مقابل استفاده از اسم سیا ( مخفف سیامک) در تیزر های نیروی انتظامی را مورد قدر دانی قرار داده و خواهان تعویض اسم کودک به غیر از "حسن" اند.

 

و اما چند نکته:

  1. گر چه هر اسمی معنی خاصی را دنبال می کند و خوش آن است بر جایی سکنی گزیند که عنوان بر معنون صادق باشد اما در واقعیت چنین نیست ؛  حسین (علیه السلام) که مظهر عدالت و دفع ظلم است در عصر حاضر نام دیکتاتوری خونریزی است که خانواده های بی شماری را به خاک سیاه افکنده  ،"صدام حسین" جلاد عراقی که مشابهت اسمی با نام امام سوم دارد ، رضا شاه ، محمد رضا شاه و صدها پادشاه و مفسد و جنایتکار که چون مسلمانند نام ائمه را با خود به یدک می کشند ؛ اما براستی نام این افراد هتک حرمت است به امامان معصوم ، که اگر این طور بود روحانیت عظام بارها و بارها این مطلب را بیان نموده بودند و آنگاه می بایست اسمی معادل "صدام حسین" جای گزین می نمودیم .

  1. در احادیث از جمله حقوق فرزندی بر والدین را گذاشتن اسامی نیک نامیدند و این چنین نبوده که برای فرزندان خوب اسم خوب و برای فرزندان بد اسامی زشت انتخاب نمائید بلکه تمامی کودکان به فطرت سالم خویش ، باید از اسامی ای نیک بهره داشته باشند.

  1. آنچه متوازن عنوان و معنون است و گاهاَ خلط مبحث می شود لقب است نه اسم ؛ یکایک افراد با توجه به صفات حسنه و رذیله ایی که از خود به جای می گذارند لقبی متناسب به دوش می کشند که این القاب ارتباط مستقیم معنایی با شخصیت فردی دارد ، پیامبر (ص) را امین نامیدند که به واقع امین بود ، علی ابن حسین (ع) را سجاد نامیدند که بسیار سجده کننده بود و امام غایب را از جهت بپا نمودن عدل و داد قائم نامیدند و همچنین است اگر کسی را لنگ و کور ، قوزی ، کفتار و روباه غیره می نامند.

  1. در مبحث روانشناسی هنر استفاده از صدا و رنگ و چهره و مکان و زمان و...هر کدام پیامد و خواص خاصی را در لایه های زیرین شخصیتی پنهان می سازد و به صورت ناخود آگاه ظاهر می شود ، به همین سبب است که در فیلم ها و بر نامه های سینمایی شخصیت های منفی را با اشکال زشت و قبیح همراه صداهایی وحشتناک با اسامی عجیب به تصویر می کشند ، مخاطب می بیند لکن در لایه های زیرین ذهنی اش ، سیرت باطنی و ظاهری مجرم را یکسان می بیند ، این هنر سینماست هنر عجیبی است خوب یا بد باید باورش کنیم؛ در تیزر های نیروی انتظامی یک طرف پلیس است و در طرف دیگرمجرم، پلیس سفیدی است و مجرم سیاهی ، در اینجا مجرم باید به شکل نامانوس از افراد جامعه نمایش داده شود او را " سیا " می خوانند اما خلط مبحث اینجاست که ما در تیزهای شرکت گاز کسی رابه نام مجرم نداریم ، آقای گازی چون معلمی است که اشتباهات شاگردش را گوشزد میکند و جز اصلاحشان چیزی نمی خواهد "حسن " نباید "سیا" باشد چون او کودکی ساده و پاکی است که شیطنت بچه گانه اش باعث میشود کاری را از بی اطلاعی انجام دهد و آقای گازی هم هر بار بر دانایی او می افزاید.

  نظرات شما  ( )

<   <<   11   12   13      >

 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ