سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
دوستی پادشاهان و خیانتکاران، کمتر می پاید [امام علی علیه السلام]
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

کل بازدیدها:----182358---
بازدید امروز: ----12-----
بازدید دیروز: ----14-----

درباره خودم
نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
بلال در دایرة المعارف اسلامی به موذن پیامبر معنی شده است ، او بزرگ مردی است که تاریخ نه زبان توصیفش را می داند ونه می تواند بگوید . بلال صدای اسلام بود در اتصال نیایش بنده بر مدار پرستش و تواضع ؛ او رعد آسمان دلها بود در اوقات صلاة . واینک 1400 سال و اندی از حیاة آن یاور دلیل کائنات می گذرد و صدای دخت نبی اکرم بر فضای مدینه می پیچد که فرمود :بلال بار دگر یاد رسوا خدا را تداعی کن . و من مفتخرم که هم نام اویم و اسمم بر مسمی سایه افکنده تا همچون او مبلغی بر مذهب خویش باشم . خانوادگی ام الفت و از دیار دارالمجاهدین همدانم ، شهرم را دوست دارم و در آبادی اش کوشا هستم. ایام تحصیل کلاسیک را به ترتیب در تهران ، اصفهان و همدان گذراندم و بعد از گرفتن دیپلم ریاضی فیزیک ، همزمان در دانشگاه اراک رشته کشاورزی و حوزه علمیه قم پذیرفته شدم و باتوکل بر حضرت دوست قدم در راه سربازی آخرین حجت خدا گذاشتم تا علوم دینی را بشناسم و دیگران را نیز در حد توان سیراب کنم ، انشاء الله و هم اکنون بعد از هفت سال حضور در قم المقدسه مشغول تحصیل در پایه هشتم هستم.
درباره وب نوشت
نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
چشمانم فغان می کشد و صدای حنجره ام به جایی نمیرسد ، دلم از بیعدالتی ها خون است و پایم خسته از مبارزه بی امان ، وقتی می توانم آسوده خاطر بمانم که با چرخش سرم جز آرامش انسانها چیزی نبینم ، فلسفه زندگانی ام را بر پایه لذت خواهی بنا داده ام که به لذت نخواهم رسید مگر با سعادت تک تک افراد بشر که آن نیز میسر نخواهد شد مگر به پیچش ذکر الله در برّ و بحر جهان که (الا به ذکر الله تطمئن القلوب ) مائده نقد و تشکر است از خودم و عملکرد جامعه و هر آنچه مفید در ره عشق نامندش ، مینویسم تا آه درونم را بر همگان بنمایانم و شور وجودیم را بر دنیا بتابانم و بر هدفم استوار تا آن نور سبز منتظَر چهره بر عالمیان بگشاید . مائدة من السماء را منبری مجازی در دهکده مجازی میدانم و میکوشم تا مبلغ احسنی باشم . و اگر از چگونگی نام نهادن مائدة من السماء بر وب نوشتم بپرسی، گویم که تفال بر کتاب الهی زدم و آیه ذیل به ارمغان وارد شد : ((اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء )) مائده /114
فهرست موضوعی
جامعه[7] . نقد فیلم[7] . درباره خودم[5] . شیعیان یمن[3] . اینترنت[3] . امنیت اجتماعی[2] .
بایگانی
نگاهی به گذشته
اوقات
ساعت 4:39 عصر 103/9/1
لینک دوستان

پیاده تا عرش
ولایت عشق
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تکنولوژی کامپیوتر
رنگارنگه
ایحسب الانسان ان یترک سدی
رند
حوریب
دست نوشت
سوتک
. : آدم و حوا : .
چفیه
همکلاس
خانم ناظم
فدایی سید علی
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
سوزنبان
حزب الله هم الغالبون
دم مسیحائی
منطقه 727
شهید سید محمد شریفی
علوم قرآنی Quranic Sciences
صفحه‏ی بیست و یکم
حقوق زن
حزب اللهی مدرنیته
طعم شیرین دو دقیقه
نقد مَلَس
نسیمی از بهشت ...
14 معصوم
شهدای غریب
..:: کافه دانشجو ::..
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مائده من السماء
و خدایی که در این نزدیکیست
« عـشقی »
طلبه ای طالب یار
شهیدستان

یا سید علی تا فتح قدس و مکه
تارنگاشت های یک زن::antifeminist
دل گویه های یک مجاهد
روزنامه دانشجویی
گنبد افلاک
مدیر پارسی بلاگ
دیدار یار
روایتی دیگر
نسل خمینی
آهستان
بزمانه
حدیث عشق
کامران نجف زاده
خاکریز
جهان آینده
مجاهدین
دنیای راه راه
هر کی به هر جا رسید با دلش رسید - چشم دل

درباره ی هیچ چیز و همه چیز
اکباتان نامه (خودم)
مسیحای من
علوم جهانی
زن نوشت

لوگوی وبلاگ
نگاهی به گذشته - مائدة من السماء
جستجوی وبلاگ
 :جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن شک در نماز جماعت سه شنبه 88 آذر 17  ساعت 9:11 صبح

سر کلاس فقه ،بحث بین شک ماموم و امام جماعت بود که اگر امام در حین نماز بین رکعات شک کرد باید به مامومین رجوع نماید و بالعکس ، سوال کردم ( اگر هر دو شک کردند چی ؟) ، دیروز رکعت سوم جماعت ، شک کردم الان که امام تشهد گفت رکعت سوم بود یا که چهارم ، دیدم امام و مامومین همه رکعت چهار گذاشتند ، گفتم : بازم رفتم تو هپروت ،سلام دادم و نماز تمام کردم .بعد از نماز یکی از بچه ها گفت سه رکعت خوندیم یا چار تا ؟ زمزمه شروع شد !

حالا اگر با وجود زمزمه ها ما در شک موندیم که سه خونیم یا چهار تا ، چون امام و مامومین ، هر کدام به وظیفه شک خود عمل کردند ، نمازشون صحیح است و اگر به قطع رسیدند که سه خوندند باید نمازشون رو دوباره ادا کنند.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن محرم جمعه 87 دی 6  ساعت 6:54 عصر

و از نو ماه عشق و خون ...

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن شهادت امام باقر (ع) جمعه 87 آذر 15  ساعت 7:53 عصر

شهادت ابو جعفر محمد بن علی (ع) امام پنجم را به شما و فرزند بزرگوارشان تسیت عرض میکنم.

او در گفتار راستگو ترین و در دیدار گشاده رو ترین و در بذل جان در راه خدا بخشنده ترین و در اخلاق متواضع ترین مردمان بود.

 از خوف خدا بسیار میگریست و هنگام مشکلات اهل بیت را جمع میکرد و با هم به ذکر و استغفار میپرداختند. قسمت عمده درآمد خود را در راه خدا انفاق می فرمود و خود مانند غلامانش در مزرعه کار میکرد. در زهد و فضل و تقوی و آشنایی با رموز قرآن و سنت و تفسیر و احکام شرع سرآمد همگان بود … علی بن عیسی اربلی در کتاب کشف الغمه و انب طلحه در مطالب السوول و سبط ابن جوزی در تذکره الائمه و سایر محدثین اهل سنت از عبد الله بن عطاء مکی روایت کرده اند که گفته است: علماء را نزد هیچکس حقیر تر از آن ندیدم که در محضر ابو جعفر محمد بن علی دیدم …  امام محمد باقر (ع) در مورد نمونه ای از اخلاق امام باقر روایت است که مردى از اهل شام در مدینه ساکن بود و به خانه ‏امام بسیار مى‏آمد و به آن گرامى مى ‏گفت: «...در روى زمین بغض و کینه ا‏ى کسى را بیش از تو در دل ندارم و با هیچکس بیش از تو و خاندانت دشمن نیستم! و عقیده ‏ام آنست که اطاعت‏ خدا و پیامبر و امیر مؤمنان در دشمنى با توست، اگر مى ‏بینى به خانه  تو رفت و آمد دارم بدان جهت است که تو مردى سخنور و ادیب و خوش بیان هستى!» در عین حال امام علیه السلام با او مدارا مى‏ فرمود و به نرمى سخن مى ‏گفت. چندى بر نیامد که شامى بیمار شد و مرگ را رویا روى خویش دید و از زندگى نومید شد، پس وصیت کرد که چون در گذرد ابو جعفر «امام باقر» بر او نماز گزارد. شب به نیمه رسید و بستگانش او را تمام شده یافتند، بامداد وصى او به مسجد آمد و امام باقر علیه السلام را دید که نماز صبح به پایان برده و به تعقیب نشسته است، و آن گرامى همواره چنین بود که پس از نماز به ذکر و تعقیب مى ‏پرداخت. عرض کرد: آن مرد شامى به دیگر سراى شتافته و خود چنین خواسته که شما بر او نماز گزارید.  فرمود: او نمرده است... شتاب مکنید تا من بیایم.

پس برخاست و وضو و طهارت را تجدید فرمود و دو رکعت نماز خواند و دستها را به دعا برداشت، سپس به سجده رفت و همچنان تا بر آمدن آفتاب، در سجده ماند، آنگاه به خانه‏ شامى آمد و بر بالین او نشست و او را صدا زد و او پاسخ داد، امام او را برنشانید و پشتش را به دیوار تکیه داد و شربتى طلبید و به کام او ریخت و به بستگانش فرمود غذاهاى سرد به او بدهند و خود بازگشت. دیرى بر نیامد که شامى شفا یافت و به نزد امام آمد و عرض کرد: «گواهى مى ‏دهم که تو حجت ‏خدا بر مردمانى


  نظرات شما  ( )

   1   2   3   4   5   >>   >

 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ