سفارش تبلیغ
صبا ویژن
  نقد فیلم - مائدة من السماء
خدای بیامرزد کسی را که . . . برای خوب فهمیدن و استواری بیاموزد [امام علی علیه السلام]
منوی اصلی

[خـانه]

[  RSS  ]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

کل بازدیدها:----169418---
بازدید امروز: ----9-----
بازدید دیروز: ----19-----

درباره خودم
نقد فیلم - مائدة من السماء
بلال در دایرة المعارف اسلامی به موذن پیامبر معنی شده است ، او بزرگ مردی است که تاریخ نه زبان توصیفش را می داند ونه می تواند بگوید . بلال صدای اسلام بود در اتصال نیایش بنده بر مدار پرستش و تواضع ؛ او رعد آسمان دلها بود در اوقات صلاة . واینک 1400 سال و اندی از حیاة آن یاور دلیل کائنات می گذرد و صدای دخت نبی اکرم بر فضای مدینه می پیچد که فرمود :بلال بار دگر یاد رسوا خدا را تداعی کن . و من مفتخرم که هم نام اویم و اسمم بر مسمی سایه افکنده تا همچون او مبلغی بر مذهب خویش باشم . خانوادگی ام الفت و از دیار دارالمجاهدین همدانم ، شهرم را دوست دارم و در آبادی اش کوشا هستم. ایام تحصیل کلاسیک را به ترتیب در تهران ، اصفهان و همدان گذراندم و بعد از گرفتن دیپلم ریاضی فیزیک ، همزمان در دانشگاه اراک رشته کشاورزی و حوزه علمیه قم پذیرفته شدم و باتوکل بر حضرت دوست قدم در راه سربازی آخرین حجت خدا گذاشتم تا علوم دینی را بشناسم و دیگران را نیز در حد توان سیراب کنم ، انشاء الله و هم اکنون بعد از هفت سال حضور در قم المقدسه مشغول تحصیل در پایه هشتم هستم.
درباره وب نوشت
نقد فیلم - مائدة من السماء
چشمانم فغان می کشد و صدای حنجره ام به جایی نمیرسد ، دلم از بیعدالتی ها خون است و پایم خسته از مبارزه بی امان ، وقتی می توانم آسوده خاطر بمانم که با چرخش سرم جز آرامش انسانها چیزی نبینم ، فلسفه زندگانی ام را بر پایه لذت خواهی بنا داده ام که به لذت نخواهم رسید مگر با سعادت تک تک افراد بشر که آن نیز میسر نخواهد شد مگر به پیچش ذکر الله در برّ و بحر جهان که (الا به ذکر الله تطمئن القلوب ) مائده نقد و تشکر است از خودم و عملکرد جامعه و هر آنچه مفید در ره عشق نامندش ، مینویسم تا آه درونم را بر همگان بنمایانم و شور وجودیم را بر دنیا بتابانم و بر هدفم استوار تا آن نور سبز منتظَر چهره بر عالمیان بگشاید . مائدة من السماء را منبری مجازی در دهکده مجازی میدانم و میکوشم تا مبلغ احسنی باشم . و اگر از چگونگی نام نهادن مائدة من السماء بر وب نوشتم بپرسی، گویم که تفال بر کتاب الهی زدم و آیه ذیل به ارمغان وارد شد : ((اللهم ربنا انزل علینا مائدة من السماء )) مائده /114
فهرست موضوعی
جامعه[7] . نقد فیلم[7] . درباره خودم[5] . شیعیان یمن[3] . اینترنت[3] . امنیت اجتماعی[2] .
بایگانی
نگاهی به گذشته
اوقات
ساعت 4:51 عصر 103/2/15
لینک دوستان

پیاده تا عرش
ولایت عشق
کالبد شکافی جون مرغ تا ذهن آدمیزاد !
تکنولوژی کامپیوتر
رنگارنگه
ایحسب الانسان ان یترک سدی
رند
حوریب
دست نوشت
سوتک
. : آدم و حوا : .
چفیه
همکلاس
خانم ناظم
فدایی سید علی
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
سوزنبان
حزب الله هم الغالبون
دم مسیحائی
منطقه 727
شهید سید محمد شریفی
علوم قرآنی Quranic Sciences
صفحه‏ی بیست و یکم
حقوق زن
حزب اللهی مدرنیته
طعم شیرین دو دقیقه
نقد مَلَس
نسیمی از بهشت ...
14 معصوم
شهدای غریب
..:: کافه دانشجو ::..
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
مائده من السماء
و خدایی که در این نزدیکیست
« عـشقی »
طلبه ای طالب یار
شهیدستان

یا سید علی تا فتح قدس و مکه
تارنگاشت های یک زن::antifeminist
دل گویه های یک مجاهد
روزنامه دانشجویی
گنبد افلاک
مدیر پارسی بلاگ
دیدار یار
روایتی دیگر
نسل خمینی
آهستان
بزمانه
حدیث عشق
کامران نجف زاده
خاکریز
جهان آینده
مجاهدین
دنیای راه راه
هر کی به هر جا رسید با دلش رسید - چشم دل

درباره ی هیچ چیز و همه چیز
اکباتان نامه (خودم)
مسیحای من
علوم جهانی
زن نوشت

لوگوی وبلاگ
نقد فیلم - مائدة من السماء
جستجوی وبلاگ
 :جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن هویت از دست رفته شنبه 86 شهریور 10  ساعت 3:37 صبح

فیلم سینمائی "هویت" 23 اردیبهشت در برنامه سینماء موراء از شبکه چهارم پخش گردید.

"هویت" به کارگردانی جیمز منگلد تریلر  بر مبنای فیلمنامه‌ای از مایکل کانی در سال  2003 " با بودجه 28 میلیون دلاری تولید شد و در آن،جان کیوساک، ری لیوتا، آماندا پیت، آلفرد مولینا و ربکا دومورنی به ایفای نقش پرداختند. این فیلم 90 دقیقه ای با درجه R از 26 آوریل سال 2003 در آمریکا اکران شد و 90 میلیون دلار فروش جهانی داشت. جیمز منگلد 44 ساله تاکنون فیلم‌هایی چون "سنگین" (1995)، "کاپ‌لند" ( 1997) ، "دختر از هم گسیخته" (1999) و "کیت و لئوپولد" (2001) را ساخته است.

"هویت" فیلمی است ترسناک ، دلهره آور ، روان شناختی ، پیچیده و معما گونه که مخاطب منتظر است به سرعت پایان فیلم را تجربه نماید؛ افراد داستان: یک راننده لیموزین که یک ستاره سینما را همراهی می‌کند، پدر و مادری با پسری جوان، پلیسی که یک متهم را منتقل می‌کند، یک زوج جوان ، یک مدیر هتل و یک دختر جوان ولگرد هستند ، شخصیتهای فوق با وجود متفاوت بودن اما بنا بر ماجرایی ماورائی در هتلی متروک در " نوادا " گرد هم می‌آیند؛ باران شدید در شبی سرد همراه بسته شدن راههای فرار به واسطه سیلاب و قطع تلفن و بیسیم به دلیل موانع جوی باعث میشود به تنها هتل منطقه وارد شوند تا پناهی ظاهری را در مکانی نا امن جستجو کنند .

شما در حال دنبال کردن داستانید غافل از اینکه در اوساط فیلم ماجرای قتلها با ماجرای دیگری گره میخورد و از طرفی کارگردان دست خود را رو میکند و شما را با یک معمای پیجپده تر روبرو می سازد .

"هویت " نگاه درون به درون است ؛ کارگردان ، بیننده را از اوائل فیلم تا اواسط آن بدون بیان نکته ایی به تعقیب ماجرای داستان می کشاند و ترس ، اضطراب و پرسش را به ضمیر ناخودآگاه او منتقل میکند اما در میانه فیلم به صورت غیر مشخص به بیان این واقعیت میپردازد که تمام این ماجراها در فضای ذهن یک مجرم اتفاق افتاده است ، مجرمی که الان به واسطه اتفاقات مختلف سالهای زندگی اش ، کودک ساده و بی آلایش درونش را به موجودی دیو مانند بدل کرده است، که نه از سفیدی خبری است و نه از تک رنگی ، روان و ضمیر او جایگاهی برای چندین رنگ است که در افراد مختلف فیلم بروز نموده است .

مجرم سعی می کند در فضای ذهن خود تک تک هویتها را از بین ببرد تا موفق به پیدایی خود شود ، افراد داستان نمی توانند با هم جمع شوند و متحد شوند و شاید به واسطه اولین جراحت که نه قتل است بلکه تصادفی وحشتناک است افتراقها به وجود می اید و چون نمی توانند در حل همین اتفاق موفق شوند  به دنبالش حادثهای دیگر ( قتل بازیگر مشهور هالیوودی ) عرصه را بر انها تنگتر میکند و قتلهای بعد حاصل میشود.

مجرم در حال پیدا کردن خود است و سعی میکند با از بین بردن شخصیتهای درون خود به شخصیتی واحد یعنی به خود برسد و خودش را بشناسد ، میهمانان هتل متروکه یازده نفرند که تولد همشان 10 مه است و از این 11 نفر باید یک نفر باقی بماند و آن یک نفر همان مجرم است که در غالب بچه ایی شخصیت اول پنهان فیلم را ایفا میکند ؛ مجرم که در دادگاه قضایی به واسطه اختلالات روانی از اعدام تبئه شده است با کشتن هر 10 نفر (هویتهای مختلف خود) ، حالا به یک هویت می رسد ، به خودش میرسد و خودش را می بابد ، او خود را قاتل می یابد و باید هر انچه در ذهن انجام داده در عالم خارج ذهن نیز دنبال کند و دکتر روانشناس خود را در انتهاء فیلم به قتل میرساند.

فیلم در غالب داستان سعی دارد به زبان بیاورد که تمامی مجرمان در ابتداء خوب ، ساده و بی آلایش بودند و جز سفیدی کوله باری نداشتند ، اما همین کودک ساده وقتی در جامعه ای قرار میگیرد که اطرافش پر از فساد است ، پر از نابرابری ها و ناعدالتی هاست، خانواده ایی از هم گسسته دارد ، دروغ نقل زبان است و ... باعث می شود کودک ، رنگ محیط را به خود بگیرد و آفتاب پرست شود و برای گذراندن زندگی انواع مفاسد را انجام دهد تا بتواند مانند دیگران به راه خود ادامه دهد و همان میشود که در درونش هویتهای مختلف شکل می گیرد  .

گر چه مبحث فوق از لحاظ روانشناسی و جامعه انسانی صحیح است لکن کارگردان فقط یک روی سکه را به تصویر کشیده است و بعد منفی آن را نمایش داده است ، او بیان میکند که با تضاد هویتهای مختلف آخر الامر آنچه باقی می ماند فساد است و باعث می شود مجرم بعد از پیدایی خود ، قتلی را در عالم خارج از ذهنش انجام دهد ، یعنی حاصل از فساد فساد است .

اما انچه متون اسلامی در اختیار ما میگذارند این است که انسان می تواند در جامعه ایی فاسد باشد و هویتهای مختلف پیدا کند و اگر خواست ، به هویت واحدی برسد نتیجه اش منشاء خیر باشد نه فساد ، البته فیلم با توجه به تعلیمات سکولار و اومانیستی غرب خوب توانسته ظاهر شود.

انجام هر گناه یعنی سیاهی در مقابل سفیدی قلب ، یعنی ایجاد تکثر در هویت واحد خدایی و منجر شدن به هویتهای مختلف که ممکن است از جامعه ایی ناسالم و اطرافیانی فاسد حاصل شده باشد ، اما همین فرد بنا بر دستورات دینی می تواند با توبه و بازگشت از مسیر رفته ، هویتهای چند گانه اش را به هویت سفیدی تبدیل نماید ، توبه می تواند همان قتلهای ذهن مجرم باشد که وقتی به هویت واحدی دست یافت دیگر دکتر روانشناس را به کام مرگ نکشاند و زندگی تازه ای را شروع نماید . توبه علل ماورائی است که به کمک انسان خاطی می آیند و او را از نو واحد و سفید میکند.


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن فرمانروابان مقدس شنبه 86 شهریور 10  ساعت 3:36 صبح

وقتی عنوانش را دیدم ،گفتم باید تا آخر بیاستم و نگاهش کنم چون معتقدم قدردانی وتشویق یک اثر هنری استفاده ار آن است به هر نحو ، یکبار به نگاه کردن است یک بار به خریدن و...

فرمانروایان مقدس فیلمی بود که احساس غرور، توانستن ، بزرگ بودن را در من به صدا در آورد ، شادی حاصل از این که اگر بخواهیم می توانیم بسیار فرح بخش است اگر بخواهیم هالیوود را هم با تمام امکاناتش پشت سر میگذاریم و رد میشویم ؛

چهره پردازی حضرت داوود(ع) بالخصوص و دیگر بازیگران فیلم ، بسیار زیبا صورت گرفته بود ، ترکیب داستان و ماجرا به شکل خوب و منسجم شروع و به اتمام رسید .

صبا فیلم توانسته با جمع هنر انیمیشن و رایانه در خدمت مذهب پل ارتباطی قوی با مخاطبان کوچک و نوجوان  وحتی بزرگسال پدید آورد.

اما آنچه مسلم و بدیهی است کم بودن چنین فعالیتهایی در سطح جهان اسلام و بالاخص در مرکز آن ایران است ، وقتی کشوری عزم خود را جزم میکند که مسیر پیشرفت را بپیماید ، بر همگان واجب می شود تمامی امکانات را بسیج نمایند

تاهیچ یک از چرخهای ماشین پیشرفت دچار بیماری و عقب ماندگی نشود که اگر چنین شد ماشین هم به همان اندازه ضرر می بیند وعقب میماند.

امروزه رسانه ها مهمترین قدرت حکومتها لحاظ می شوند و نقش پیروزی در هر جبهه ایی را اعم از نظامی و مذهبی و فرهنگی بر عهده دارند . وقتی آمریکا برای مبارزه با ایران تنها راه را مبارزه فرهنگی تشخیص می دهد ، رسانه ها به عنوان ماشین جنگی وظیفه شان را خوب می دانند ، از جستجو گرهای اینترنتی گرفته تا توزیع سی دی های مستهحن تا افتتاح انواع شبکه های ماهواره ایی و بایکوت خبری ایران تا ساخت بازی های ضد ایرانی و اسلامی تا ساخت فیلم اسکندر و حالا هم فیلم 300 و...

مبارزه با این نوع جنگ خواهی ، مشت و لگد و کلاشینکف نیست بلکه شروع نهضتی رسانه ایی است برای دفاع از هویت و اعتبار و واقعیت ودر آخر حمله ایی فرهنگی به دل سیاه شیطان .

الان جوان باید تلاش و همت و فکر و اندیشه خود را به کار بندد و خود را محک زده تا جوابساز راستینی برای پرسشهای آیندگان باشند.  

جای دارد از شرکت صبا جهت مدیریت و ساخت چنین آثار با ارزش به سهم خودتشکر نمایم و آرزوی موفقیتشان را از باری تعالی مسالت جویم.

 


  نظرات شما  ( )

نویسنده مطالب زیر:   بلال الفت  

عنوان متن حسن خطر داره حسن شنبه 86 شهریور 10  ساعت 3:23 صبح

اولین تیزرهای تبلیغات فرهنگی صداوسیما با خداحافظی نفت سیاه از خانه هایمان همراه بود وقتی مایع سیاه جایش را به ماده بی بو و بی رنگ می داد آقای گازی شخصیت کارتونی بود که میهمان خانه های مان شد تا از آنچه نمی دانیم و خطر دارد بپرهیریم و فر هنگ صحیح استفاده نمودن را بکار بریم.

با ورود رایانه به صحنه زندگی فردی و اجتماعی و تغییر انیمیشن های دو بعدی به سه بعدی ، نیروی انتظامی سر آغاز استفاده رایانه در بهبود وضعیت راهنمایی و رانندگی بود ، سه بعدی  ، دوبلاژ خوب ، ماجرهای متنوع به همراه شخصیتهای چند گانه عامل موفقیت این نوع تیزرها شد .

مسابقه ارتقاء فرهنگی به دیگر سازمانها نیز رخ افکند تا شهرداری تهران ، شرکت برق ، سازمان بهینه سازی سوخت و بالاخره شرکت گاز نیز هر کس به نوبه خود با استفاده از طرح های بدیع در پیام رسانی فرهنگی گوی سبقت را از هم بگیرند ، در این میان شرکت گاز با طرحی نو توانست در اندک زمانی کوتاه مخاطبان زیادی را بدست آورد لکن بعد از مدتی به واسطه نام گذاری شخصیت کوک تیزر به نام (حسن) از ادامه نمایش بی بهره ماند.

تیزر در روستایی اتفاق می افتد که خانواده ایی از شهر برای فراغت و دید و بازدید اقوام خود به روستا میروند ، همراهشان پسر بچه ایی است خردسال ، کوتاه موی ،ساده به نام حسن که در حین بازی با دو قلوهای فامیلی اش پیشنهاد می کند برای تاب بازی دو سر طناب را به الگک گاز ببندد ، دو بچه دیگر که از او بزرگتر هستند با جملاتی چون (خطر داره حسن خطر داره) سعی در مانع تراشی از انجام کار حسن می کنند لکن به نتیجه ایی نمی رسند تا سر و کله آقای گازی پیدا می شود  و با توضیح خطر حاصل از انجام کار ماجرا را ختم می کند .

 

اعتراض به این تیزر به نام گذاری آن کودک به نام حسن است و آن را نوعی هتک حرمت به امام دوم (علیه السلام) شمرده اند و در مقابل استفاده از اسم سیا ( مخفف سیامک) در تیزر های نیروی انتظامی را مورد قدر دانی قرار داده و خواهان تعویض اسم کودک به غیر از "حسن" اند.

 

و اما چند نکته:

  1. گر چه هر اسمی معنی خاصی را دنبال می کند و خوش آن است بر جایی سکنی گزیند که عنوان بر معنون صادق باشد اما در واقعیت چنین نیست ؛  حسین (علیه السلام) که مظهر عدالت و دفع ظلم است در عصر حاضر نام دیکتاتوری خونریزی است که خانواده های بی شماری را به خاک سیاه افکنده  ،"صدام حسین" جلاد عراقی که مشابهت اسمی با نام امام سوم دارد ، رضا شاه ، محمد رضا شاه و صدها پادشاه و مفسد و جنایتکار که چون مسلمانند نام ائمه را با خود به یدک می کشند ؛ اما براستی نام این افراد هتک حرمت است به امامان معصوم ، که اگر این طور بود روحانیت عظام بارها و بارها این مطلب را بیان نموده بودند و آنگاه می بایست اسمی معادل "صدام حسین" جای گزین می نمودیم .

  1. در احادیث از جمله حقوق فرزندی بر والدین را گذاشتن اسامی نیک نامیدند و این چنین نبوده که برای فرزندان خوب اسم خوب و برای فرزندان بد اسامی زشت انتخاب نمائید بلکه تمامی کودکان به فطرت سالم خویش ، باید از اسامی ای نیک بهره داشته باشند.

  1. آنچه متوازن عنوان و معنون است و گاهاَ خلط مبحث می شود لقب است نه اسم ؛ یکایک افراد با توجه به صفات حسنه و رذیله ایی که از خود به جای می گذارند لقبی متناسب به دوش می کشند که این القاب ارتباط مستقیم معنایی با شخصیت فردی دارد ، پیامبر (ص) را امین نامیدند که به واقع امین بود ، علی ابن حسین (ع) را سجاد نامیدند که بسیار سجده کننده بود و امام غایب را از جهت بپا نمودن عدل و داد قائم نامیدند و همچنین است اگر کسی را لنگ و کور ، قوزی ، کفتار و روباه غیره می نامند.

  1. در مبحث روانشناسی هنر استفاده از صدا و رنگ و چهره و مکان و زمان و...هر کدام پیامد و خواص خاصی را در لایه های زیرین شخصیتی پنهان می سازد و به صورت ناخود آگاه ظاهر می شود ، به همین سبب است که در فیلم ها و بر نامه های سینمایی شخصیت های منفی را با اشکال زشت و قبیح همراه صداهایی وحشتناک با اسامی عجیب به تصویر می کشند ، مخاطب می بیند لکن در لایه های زیرین ذهنی اش ، سیرت باطنی و ظاهری مجرم را یکسان می بیند ، این هنر سینماست هنر عجیبی است خوب یا بد باید باورش کنیم؛ در تیزر های نیروی انتظامی یک طرف پلیس است و در طرف دیگرمجرم، پلیس سفیدی است و مجرم سیاهی ، در اینجا مجرم باید به شکل نامانوس از افراد جامعه نمایش داده شود او را " سیا " می خوانند اما خلط مبحث اینجاست که ما در تیزهای شرکت گاز کسی رابه نام مجرم نداریم ، آقای گازی چون معلمی است که اشتباهات شاگردش را گوشزد میکند و جز اصلاحشان چیزی نمی خواهد "حسن " نباید "سیا" باشد چون او کودکی ساده و پاکی است که شیطنت بچه گانه اش باعث میشود کاری را از بی اطلاعی انجام دهد و آقای گازی هم هر بار بر دانایی او می افزاید.

  نظرات شما  ( )

<      1   2      

 

Powered by : پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJ